شعر باران

میخواهم پرواز کنم

 
 

شعر باران من اینجا گم شد

آه جای تر او خالی ماند

شعر باران من آن اوج عزیز

که غم غربت من ویران کرد


شعر باران من ای شعر دلم

تا تو رفتی دل من پر زده است

لیک این صفحه بدون تو سفید و خالی

می نگارم در آن

من کنون تا غم نیستنت حس نشود


رفتی و حس قشنگ باران

من هنوز و هر روز

در دل خود دارم

حس زیبای طراوت، باران

حس عشقی زیبا 

که تو باران، تو به من میدادی


قصه کوته کردم

باز باران آمد

از هوا یا ز دو چشم خیسم؟

نیک بنگر

چه تفاوت دارد...؟



+نوشته شده در جمعه 30 تير 1391برچسب:,ساعت11:36توسط نادیا | |